مدتی قبل از گم شدن یک دکل حفاری نفت برایتان نوشتم و شیوه های مختلف باز خورد دادن این خبر را در رسانه ها بازنویسی کردم . برای دوستان خواننده این خبر جذاب بود و مورد توجه هم قرار گرفت . باز در جراید کثیرالانتشار کشور خبر برگزاری علنی دادگاه بابک زنجانی آمده بود . بابک زنجانی فردی است که در طول چند ماه اخیر نام او را بارها و بارها شنیده ایم : او یک میلیاردر نفتی است که در طول معاملات فرا دولتی و از طریق روابط خاص با مدیران بانکی و نفتی ثروتی کلان به چشم زده است .
در جلسه گذشته اتهامات وارد آمده برای ایشان : فساد فی الارض . جعل اسناد در زمان بازداشت او ، جعل کارت های متعدد اعتباری و ... بوده است .
قصد من این نیست که به جزییات و چگونگی این دادگاه و قضاوت در خصوص محاکمه این متهم اشاره ای داشته باشم . قصدم ابدا این نیست که به عنوان خواننده یا شنونده چنین خبرهایی قضاوت کنم .... ابدا ...
برداشت های شخصی خودم را می نویسم : در خبرها آمده بود که از اتهامات او عبارت است از طریق کارمندان زندان اوین با بیرون زندان ارتباط برقرار می کرده و توسط خواهرش تغییراتی در پرونده های چاپ شده ایجاد می کرده است . یعنی پرونده ها جعل می شدند .
این بدان معناست که بابک زنجانی حتی در طول مدت بازداشت هم دست از جعل پرونده ها برنداشته است . حال چگونه ؟
پاسخ دادن به این پرسش چندان دشوار نیست : فقط کافی است فکر کنیم از زمان تشکیل این پرونده تا اولین جلسه دادگاه آن چه مدت طول کشیده است و چرا ؟
کافی است فکر کنیم چه اتفاق یا اتفاق هایی سبب می شود تا در چنین پرونده هایی و یا در چنین جرایمی همواره تضادهایی وجود داشته باشد که روند بررسی یا نتیجه گیری آن ها را به این سرنوشت دچار کند ؟
این تضادها و دوگانگی ها همان هایی هستند که سبب می شود عدالت به درستی و به صورت کامل اجرا نشود و حتی پایه های عدالت را در یک کشور اسلامی تهدید کند .
افسوس باید خورد ، نگران باید بود و دل می سوزد . بسیار دردناک است نه فقط شنیدن خبر این کلاهبرداری های بزرگ ، به عنوان مثال در یک صنعت ملی ! اما دردناک تر از آن شنیدن خبر تداوم این رخداد هاست .
شاید خوانندگان این مطالب به من توصیه می کنند که باز هم سرت در کار خودت باشد ، به تو چه ارتباطی دارد ؟ تا بوده چنین بوده _ اما _ نه !
به عنوان یک ایرانی که به سرنوشت کشورک اهمیت می دهم آرزو دارم یک اشتباه دوباره و یا چند باره تکرار نشود . به یاد دارید از چهار سال به طول انجامیدن یک پرونده فساد بانکی برایتان نوشتم . حالا می پرسم چرا این همه گذشت زمان ؟
معنای فساد این است و مفسد ما هستیم که در برابر این زمان های از دست رفته سکوت می کنیم .
برای خود خودمان متاسفم و از شخص خودم شرمنده و شرمسارم
دیگر پیمان سراسر شرمندگی و تاسف ... !
نظرات شما عزیزان: